تا شاخصها به تایید من نرسد، ائتلاف را نمیپذیرم/کسانی که حول محور رهبری فعالیت میکنند،چه اصولگرا وچه اصلاح طلب می توانند با هم کار کنند
او از پایبندی به ائتلاف اما با "شرط" میگوید و تاکید میکند که اگر شاخصها به تاییدش برسد از لیست کنار میرود؛ ولی فعالیتهای این کاندیدای بهارستان نشان میدهد که او برای کرسیهای سبز خیز برداشته است./منیژه زیرک -خبرنگار روزنامه ولایت قزوین
¢ رابطه شما با فضای مجازی چطور است؟چند روز اخیر مطالبی در مورد شما منتشر می شود که به جریان آقای لاریجانی نزدیک هستید و قرار است از جانب اصلاحطلبان وارد انتخابات شوید.
ـ رابطه من بافضای مجازیعالی است. من اصلا متخصص فضای مجازی هستم. متاسفم، وقتی میبینم کسانی خود را اصولگرا میدانند و دروغ میگویند. امیدوارم کسانی که چنین مطالبی منتشر میکنند؛ اصولگرا نباشند؛ بلکه خواسته باشند اصولگرایان را تخریب کنند! واقعا بد است؛ فردی خود را اصولگرا بداند؛ اما دروغ بگوید! ولی درمورد آقای لاریجانی باید بگویم که ایشان، حزب و گروهی ندارد؛ البته تا آنجایی که من اطلاع دارم.
البته لاریجانی قصد تشکیل حزب داشت؛ اما فعلا مسکوت مانده است.
بله؛ اما شاید انتساب من به این جریان به این دلیل باشد که خود را اصولگرای اصلاحطلب میدانم. من اعتقاد دارم در ذات اصولگرایی، اصلاحطلبی است؛ نمیتوان اصولگرایی را از اصلاح طلبی جدا کرد.
¢ اما در یک نشریه محلی، خط فکری خود را اصولگرایی عنوان کردید. اگر اصولگرا هستید، در کدام یک از این تقسیمبندیها جای میگیرید؛ سنتی، میانه یا جبهه پایداری؟!
من به اینگونه دستهبندیها اعتقادی ندارم. اگر نظام را محور مختصات در نظر بگیرید و مرکز مختصات را رهبری و نظام اسلامی بدانیم؛ هرچه به سمت محور نزدیک میشویم؛ اصولگرایی مدرنتر، عاقلانهتر و نگاه اصلاح گرایانهتر دارد؛ اما هرچه از این محور فاصله بگیریم به سمت سنتیتر و گاهی به تحجر میرسد. میبینید که گروههای متعددی وجود دارد؛ ولی از این محور اصلاحطلبی هر چقدر دورتر شود، به سکولاریسم و لاییک میرسیم؛ بنابراین کسانی که حول محور رهبری فعالیت میکنند؛ چه اصولگرا، چه اصلاحطلب میتوانند باهم کار کنند؛ در واقع فرقی با یکدیگر ندارند؛ چون به نظام، ولایت فقیه و اصول اعتقادی ما باور دارند. با این وجود، فکر میکنم در طیفی قرار دارم که بیشتر در این زاویه قرار دارد. این به معنای اصلاحطلبی نیست. من از کلمه اصلاحطلبی، برداشت سیاسی ندارم. زمانی میگویید اصلاحطلب که در ذیلش، چند جناح و حزب سیاسی تعریف میکنید؛ آن وقت حق با شماست؛ اما اصلاحطلبی به معنای واقعی کلمه در ذات اصولگرایی است. من اگر در مجلس، قانون را در دستور کار خود قرار دهم؛ قانون مگر اصلاحات نیست. ذات اصلاحطلبی مثبت است؛ اما وقتی یک گروه این عنوان را مصادره کرد؛ مساله دیگری است. تعریف سیاسی نداشته باشیم. بلکه بگوییم اصولگرایانی وجود دارند که به اصلاحات، تغییرات و مدرنسازی و حتی اجرای قانون اساسی باور دارند. در حال حاضر بخشی از قانون اساسی اجرا نشده است.
¢ از صحبتهای شما میتوان به این نتیجه رسید که به حزب اعتقاد ندارید؟ در حالی که احزاب زمینهساز توسعه سیاسی در کشور هستند.
ـ من به حزب اعتقاد دارم؛ اما درحال حاضر در کشور حزب نداریم و گروه داریم. احزاب ما هنوز شکل واقعی ندارند.
گفته شما در مورد توسعه سیاسی از طریق احزاب کلی است و نمیتواند درست باشد. احزاب باید مرامنامه، شیوهنامه و اساسنامه داشته باشند. البته احزاب میتوانند موثر باشند و تغییرات ایجاد کنند. نباید چشم بسته هر حزبی را قبول کرد.
¢ یکی ازهمطیفان شما ـ عباس نیکویه ـ به اصولگرایی نقد دارد و معتقد است که اصولگرایی باید بازخوانی شود؛ چون اصولگرایان از مردم دور شدهاند.
ـ آقای نیکویه از مردان ارزشمند قزوین هستند. بازخوانی موجب صحت عملکرد میشود. این نگاه درستی است. باید نگاه مجدد داشت. نمیتوان برای یک تفکر، زمان مشخص کرد و تا ابد همان طور رفت. اصلا تشیع که یک فقه پویاست، چنین نگاهی دارد. علما و مراجع در مذهب تشیع، احکام ثانوی را بر اساس زمان و مکان وضع میکنند. اینکه شیعه پویا و فعال است و دارد جای خود را بازمیکند؛ از همین جنس است؛ بنابراین بازخوانی و بازنگری، فی نفسه منفی نیست و مثبت است. بستگی دارد در بازخوانی مسیر صحیحتر را انتخاب کنید یا مسیر غلط.
¢ شما به عنوان کاندیدایی از طیف اصولگرا تعریف میشوید، یکی از بزرگان این طیف ـ موحدی کرمانی ـ در دومین همایش برای وحدت اصولگرایی، گفت: به خاطر اجماع، حس تکلیف را به کنار بگذاریم و برای دین و اسلام به وحدت برسیم.آیا به این تئوری پایبند هستید؟
ـ بله؛ اگر شیوه اصولگرایان اینگونه باشد؛ حتما میپذیرم؛ البته اگر گروههای اصولگرا این نظر را خود رعایت کنند؛ صحبت کاملا درستی است.
¢ در فضای مجازی به نقل از آقای شیرمحمدی، ازکاندیداهای اصولگرا اعلام شده که قرار است براساس نظرسنجیها، هرکدام از کاندیداها مقبولیت بیشتری داشته باشند؛ وارد لیست شوند.
چنین صحبتی نشنیدم. به من چنین چیزی گفته نشده است؛ ولی نظرسنجی، یکی از روشهای انتخاب است. باید ویژگیها و شاخصها مشخص شود. در واقع در وحدت ابتدا باید شاخصها و ویژگیها به امضای همه کاندیداهایی برسد که میخواهند ائتلاف کنند. نمیشود؛ شاخصها گفته نشود؛ اما انتظار ائتلاف وجود داشته باشد.
یکی از موارد، همین نکتهای است که جناب آقای شیرمحمدی گفتند؛ اما تنها با نظرسنجی نمیتوان به نتیجه رسید. برای مثال، کاندیدایی بیشتر مورد توجه مردم بود، آیا این عامل میتواند موجب برتری کاندیداها را مشخص کند؟
پس با تردید نظرسنجی را می پذیرید؟
ـ تا زمانی که شاخصها به تایید من نرسد؛ ائتلاف را نمیپذیرم. میخواهم وکیل مردم باشم. وکیل باید مدافع حقوق مردم باشد. حالا چگونه است که فردی که میخواهد وکیل مردم باشد؛ نداند که چارچوب فکری وکیلش چیست و چه کارهایی انجام داده است. اگر من چنین شرایطی را بپذیرم؛ به عقل من شک نخواهید کرد؟!
¢ اگر به گذشته برگردیم؛ در انتخابات مجلس نهم، نظرسنجیهایی در بین اصولگرایان قزوین صورت گرفت؛ اما یکی از کاندیداها روایت میکند که نمودارها دستکاری میشد. با این وجود آیا به نظرسنجیها اعتماد میکنید؟
ـ اگر شاخصها را امضا کنم؛ به نظرسنجیها هم اعتماد میکنم. اعتماد یکی از رفتارهای درست مسلمان است. من اگر به کسی متعهد شوم؛ عهدشکنی نمیکنم. غیر از این اعتقادم زیر سوال میرود.
¢ چه شرایطی به وجود بیاید، تا آقای سیاهکالی از ائتلاف خارج شود؟
ـ چون شاخصها را به امضای من نرساندند؛ من خارج از گود هستم. من داخل گود نیستم تا بیرون بیایم.
¢ یعنی جزو کاندیداها نیستید؟
ـ تا این لحظه که من در محضر شما هستم؛ شاخصی به من داده نشده است. من اصلا داخل گود نیستم تا بیرون بیایم. از من به عنوان اصولگرا دعوت شده است. من هم گفتم شاخصها را ارائه دهید. اگر شاخصها را تایید و امضا کردم؛ پای تعهدم میایستم. ما مسلمان هستیم. اگر عهدشکنی کنیم؛ چگونه میتوانیم قانون وضع کنیم. من عهدی نکردهام؛ اصلا عهدنامهای برای من نیامده است تا آن را امضا کنم.
¢ در انتخابات مجلس نهم، آقای نیکویه تا حدود ده روز به زمان رایگیری، در لیست وجود داشت؛ اما به یکباره از لیست خط خورد. اگر چنین اتفاقی برای آقای سیاهکالی اتفاق بیفتد؛ چه میکند؟
ـ اگر تعهد را امضا کرده باشم؛ قطعا پای آن میایستم.
¢ یعنی به صورت مستقل وارد نمیشوید؟
ـ به شرط اینکه تعهد را بپذیرم. من میخواهم وکیل مردم باشم؛ عقلم را به جایی که نمیدانم وصل نمیکنم.
¢ در بین صحبتهای خود، مدام از ملاک و شاخصهای مورد قبول میگویید،یعنی کاندیدا باید چه ملاکهایی باشد؟
ـ وکیل باید چند شاخص داشته باشد؛ دانش، مهارت و تجربه و تخصص و شجاعت داشته باشد. باید پارامترهای آن را مشخص کرد. تجربه برای مجلس چگونه حاصل میشود. دانشگاهی وجود ندارد که در آن دورهای بگذرانیم و نماینده مجلس شویم. تجربه به مدیریتهای خرد تا کلان برمیگردد. در دنیا کسی که کمتر از 15 تا 20 سال تجربه مدیریتی نداشته باشد را اصلا به مجلس راه نمیدهند؛ اما در کشور ما شرط فقط فوق لیسانس است که این یک نقص قانونی است. یکی از مسایلی که میخواهم پیگیری کنم؛ همین است. واقعا چرا کسی که تنها شرایط اولیه را دارد؛ وارد مجلس میشود. مجلس میخواهد قانونگذاری کند؛ بنابراین کسی باید وارد این عرصه شود که سالها در مورد قانون اساسی کار کرده باشد. شیوه قانونگذاری و نقصها را بداند؛ دنیا را بشناسد؛ مطالعات جهانی داشته باشد. اینگونه میتوان قانون وضع کرد؛ نه اینکه کسی صرفا لیسانس یا فوقلیسانس دارد؛ آدم خوب و متعهد هم است؛ اما آیا این خصوصیتها به درد قانونگذاری میخورد؟
¢ شما از منتقدان ملاکهای ورود به مجلس هستید و رئیس جمهور، زمانی که نتایج صلاحیت ورود به انتخابات مجلس اعلام شد، به دلیل ردصلاحیت گسترده، انتقاداتی وارد کرد؛ اینکه نباید تنها التزام به اسلام و ولایت فقیه ملاک باشد؛توانمندی در رونق اقتصادی هم مهم است.
ـ بحث من ظریفتر است. وقتی که میخواهم کاندید ریاست جمهوری شوم؛ حتما کاستیهایی در وظایف قانونی رئیس جمهور وجود دارد؛ اما آیا حق دارم که وقتی رئیس جمهور شدم، فریاد بزنم؛ که کاستیها وجود دارد و نمیتوانم کار کنم؟ حتما حرف اشتباهی است؛ چون من با اشراف بر همین قانون، ثبتنام کردهام. این رفتار خیلی اشتباه است که من چارچوبها را بپذیرم، بعد اعتراض کنم. حق نداریم، هر لحظه متناسب با نیاز خود، قانون را بشکنیم.
میخواهم نماینده مجلس شوم، مجلس چارچوب دارد. اگر مشکل قانونی وجود دارد، باید در مجلس فریاد کرد، نه اینکه سرمردم تخلیه شود و مردم بفهمند که با من برخورد شده است. این نگاه اشتباه است که هر کس علیه قانون حرف میزند. با اینگونه رفتارها که سنگ روی سنگبند نمیشود. اگر میدانم این قانون ضعیف است و من را رد میکند؛ چرا ثبتنام میکنم؟ ما نباید به مردم قانون شکنی یاد بدهیم. کسی که میخواهد قانون وضع کند؛ باید خود مقید به قانون باشد. در هیچ کجای دنیا چنین نگاهی به قانون نمیشود، این رفتار، فرار از قانون است.
¢ منتقدان به ردصلاحیتها هم میگویند سلیقه جای قانون قرار میگیرد.
ـ این مساله باید بررسی شود. من نمیدانم. آن کسی که مدعی است قانون اعمال نشده است؛ اعلام کند که پروندهاش علنی شود. آقایی به شورای نگهبان میگوید که قانون رعایت نشده و به من اجحاف شده است. بر اساس قانون؛ شورای نگهبان پروندهاش را بازکند.
¢ اما برخی از نمایندگان رد صلاحیت شده معتقد هستند با وجود آنکه براساس قانون، باید دلایل رد صلاحیت به آنان اعلام شود؛ اما چنین کاری صورت نگرفته است.
بعید به نظر میآید که چنین امری صورت گرفته باشد. با این وجود هرچه به جلو میرویم و مشق دموکراسی را تمرین میکنیم؛ عقلانیت بیشتر از احساسات عمل میکند. نقایص برطرف میشود، حکومتها بهتر میشوند. کشورهایی که در حال حاضر خیلی راحت دموکراسی در آنها رعایت میشود؛ بیش از 150 سال سابقه دارند که مسایلی شدیدتر از ما داشتند؛ اما پشت سر گذاشتند؛ چون محوریت امور ما بر اساس اسلام است، مسایل راحتتر حل و فصل میشود. تا آنجایی که اطلاع دارم؛ شورای نگهبان در انجام وظایفش دقیق عمل میکند. بعید است؛ فقهای شورای نگهبان برای دنیای دیگران، دین خود را دچار بحران کنند. من آنها را میشناسم. با آنها سالها کار کردهام.
¢ فکر میکنید در حال حاضر رقابت بین دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا برای انتخابات منصفانه است؟
ـ در شرایط مختلف، متفاوت است.
¢ این رقابت دربین دو جناح در قزوین برابر است؟
ـ معتقدم شرایط انتخابات، گاهی آنقدر سخت است که بزرگان جرات نمیکنند؛ آبروی خود را بگذارند و به میدان بیایند. این را به حساب رد صلاحیتها نگذاریم. از ابتدا بسیاری از بزرگان وارد میدان نمیشوند. خود من، بیشتر از چهار ـ پنج دوره است که نمیخواستم به عرصه انتخابات ورود کنم. بپذیرید کسی که وارد انتخابات میشود؛ حیثیت خود را در این راه میگذارد. چرا باید یک شخص بزرگی را بعد از انتخابات با 10 هزار رای کنار بگذاریم. بعد یک دفعه میبینیم که فردی با اکثریت آرا موفق میشود. رسانهها باید مردم را به مسیری سوق دهند که بر اساس نیاز رای دهند؛ نه براساس گفتار، شکل و فرم و امثالهم.
مردم ببینند که چه نیازی دارند. اگرروزی کشور به امنیت احتیاج داشت؛ باید رئیس جمهوری انتخاب کرد که برنامه امنیتی دارد. اگر کشور مشکلات اجتماعی دارد به فردی برای ریاست جمهوری رای بدهیم که برنامههای اجتماعی دارد... . ما در کدام دوره به این موارد دقت کردیم؟ رسانهها باید صفات کاندیداها را برای مجلس بیان کنند؛ قبل از اینکه خط و خطوط او را اعلام کنند. مردم استان، میخواهند زندگی کنند؛ خدمات میخواهند؛ مشکل دارند؛ بیکاری دارند. خط و خطوط برای مردم، آب و نان میشود؟
¢ در کارنامه شما فعالیت در صداو سیما پررنگ است، چندی پیش معاونت پژوهش وزارت ارشاد اعلام کرده بود که «صداوسیما بزرگترین آسیب اجتماعی ایران است به طوری که اگر مردم از آن استفاده نکرده و به طور کلی آن را خاموش و حذف کنند؛ هیچ اتفاق منفی برای آنها نمیافتد.» چرا فکر میکنید رسانه ملی چنین سمتی پیدا کرده است؟
ـ این صحبت اشتباه است. من این را اثبات میکنم.
¢ اما آمارهای رسمی که تمایل بیشتر مردم را به ماهواره نشان
میدهد؛ این گفته را تایید میکند؟
ـ من یک مطلب بنیادی میگویم. ژئواستراتژی آمریکا، حذف اسلام و نام اسلام است. هرکسی که قبول ندارد؛ حاضرم در مورد این مساله مناظره کنم. ژئواستراتژی جمهوری اسلامی ایران هم مبارزه با استکبار است. زنجیره قدرتی استکبار و جمهوری اسلامی ایران چیست؟ تمام رسانههای جهانی و ماهوارهها و فضای مجازی در خدمت این استراتژی قرار میگیرد. جمهوری اسلامی هست و یک صداوسیما. همه دنیا علیه صداوسیما هستند و خودمان هم از درون آن را میکوبیم. توقع دارید چقدر موفق شود.
¢ یعنی نقدی به صداو سیما وارد نیست؟
ـ چرا، صداوسیما نقد بسیار دارد؛ اما محکوم کردن را نمیپذیرم. اگر صداوسیما ضعیف است، چطور 35 سال دوام آورده است؟ صداوسیما در برابر بمباران اطلاعاتی ایستاده است. بخش عمدهای از اطلاعات مردم ایران از صداوسیماست. ما نباید قویترین رسانه ملی خود را محکوم کنیم. برای اینکه در کرهای قرار داریم که دورتادورش را اطلاعات مضر علیه نظام گرفته است.
¢ پس چرا تمایل به ماهواره افزایش پیدا کرده است؟
ـ این صحبت هم اشتباه است. ماهواره هم جایگاه خود را از دست داده و گرایش به فضای مجازی افزایش پیدا کرده است. اینکه گرایش به تلویزیون کم شده است؛ هم صحبت درستی است و هم اشتباه. درست است که تمایل کم شده است؛ اما اشتباه نه برای ضعف مدیریت در برنامههای تلویزیون که به دلیل تغییر تکنولوژی است. نسل جدید دیگر نمیتواند پای یک برنامه یک طرفه بنشیند؛ چون تکنولوژی در حال مردن است. همیشه اینگونه بوده است؛ برای مثال زمانی که چاپ آمد، مکتوبات جای همه چیز را گرفت. بعد که مطبوعات آمد، رادیو سر جای خود آمد. تلویزیون که آمد، رادیو سر جای خود رفت. در حال حاضر فضای مجازی آمده است، تلویزیون سر جای خود نشسته است. من بحث سیاسی نمیکنم، بحث علمی میکنم. نسل جدید، تمایل به سیستم تعاملی دارد. من خودم پیشگام در ایجاد تلویزیون تعاملی بودم و اختراع هم کردیم. تلویزیون دورهاش تمام شده است و پیشبینی میکنم که 10 تا 15 درصد جامعه، از رادیو و تلویزیون استفاده کنند.
تلویزیون جمهوری اسلامی، یک هزار و 500 میلیارد تومان بودجه دارد؛ این مقدار بودجه هزینه یک کانال در دنیاست. ما 130 کانال را با این مقدار مبلغ اداره میکنیم. تعدد و تکثر میتواند مخاطب را جذب کند. من زمانی معاون آقای ضرغامی، رئیس صداوسیمای وقت بودم؛ به ایشان گفتم که حداقل با 10 هزار و 500 میلیارد تومان میتوان صداوسیما را اداره کرد و نیمی هم از آگهی بازرگانی تامین کنیم؛ اما همین آگهیها هم مردم راخسته کرده است. آیا با این روش میتوان تلویزیون اداره کرد؟
¢ در مصاحبه با یک نشریه محلی، شما مشکل قزوین را علاوه برپارتی بازی، بیانضباطی مدیریتی اعلام کردید که میتوانید این مشکل را در صورت نماینده مجلس شدن حل کنید. به تازگی سازمان شفافیت بینالمللی اعلام کرده است که ایران از بین 168 کشور، از لحاظ فساد اداری، رتبهی 131 را دارد، این مساله کشوری را چطور میتوانید برطرف کنید؟
ممکن است این مساله کشوری باشد؛ اما من در مورد قزوینی صحبت میکنم که انسانهای توسعه یافته دارد و از آنان بهره نمیگیریم؛ چطور میتوان به سراغ افرادی در استانهای دیگر رفت. استان قزوین به لحاظ مساحت به این کوچکی، درآمد بسیار زیادی دارد؛ هم شهرداری و هم کل استان، اما فقیراست؛ استان پرآبی که تشنه است و بخشی از وظایفش را استانهای دیگر انجام میدهند. با این اوصاف انتظار دارید در این استان چه اتفاقی بیفتد. مدیریت استان در حد دانش است و نه در حد تبحر و تخصص. باید این مسائل برطرف شود. بسیاری از مدیران براساس مسائل سیاسی انتخاب میشوند و نه شایستگی.
چقدر جوانان تحصیل کرده بیکار وجود دارد. خانوادهای که برای جوان خود 100 تا 150 میلیون تومان هزینه تحصیل کردهاند و حالا کار ندارند، چه کسی باید پاسخگو باشد.
¢ آقای سیاهکالی! نمایندهی مجلس نمیتواند در انتخاب مدیر دخالت کند. اصلاً جزو وظایفش نیست.
ـ من برای انتخاب مدیر به استاندار شاخص ارائه میدهم.
¢ اما استاندار این حق را دارد که پیشنهاد شما را بپذیرد یا نپذیرد.
ـ اما باید پاسخگوی اعمالش باشد. من به استاندار میگویم شما دوست دارید هر مدیری انتخاب کنید؛ ولی استان ما چند مساله دارد، اگر بپذیرد، فردی را منصوب میکند که مشکل را برطرف کند. اگر نپذیرفت من باید به عنوان نماینده مسائلی را بگویم که به توافق برسیم.
¢ چه تضمینی وجود دارد که آقای سیاهکالی، ملاکهای شخصی را در انتخاب مدیر دخالت ندهد؟
ـ این مساله یک طرفه نیست. در تعامل امکانپذیر است. من مسائل را روی میز آقای رئیسجمهور میگذارم. از او میخواهم کسی را منصوب کند که این مسائل استان را بتواند حل کند. باید کارها خدمت محور باشد.
¢ در کارنامه مدیریتی شما عضویت کمیسیون عالی ارتقا فضای مجازی و عضو کمیسیون تنظیم مقررات فضای مجازی دیده میشود. بر این اساس رابطه شما با فیلترینگ چگونه است؟
ـ وقتی وزارت ICT( ارتباطات) وظایفش را انجام نمیدهد؛ فیلترینگ کار خود را میکند. این نقدها را هم در دوران وزیران احمدینژاد و دولت کنونی داشتهام. به آنها گفتم وقتی شما وظایف خود را به درستی انجام نمیدهید، مردم را دچار مشکل میکنید.
در صورتی که هنوز پول تلفن را از مردم میگیرید و انتقال صوت و تصویر از طریق بیگانگان رایگان شده است، فیلترینگ چه منطقی دارد؟ ما باید به مردم فضای مجازی بدهیم تا با سرعت و کیفیت کار خود را انجام دهند که اسم آن اینترنت است.
¢ به فلیترینگ در دنیای مجازی اعتقاد دارید؟
ـ فیلترینگ جزو ذات فضای مجازی است. هیچ کشوری نیست که فیلترینگ نداشته باشد. اتفاقاً در کشورهای پیشرفته فیلترینگ در دست افراد است. امیدواریم روزی برسد که خود خانواده تشخیص بدهند چه اطلاعاتی نباید در دسترس قرار بگیرد.
¢ آیا حاکمیت باید در حوزه فیلترینگ دنیای مجازی ورود کند؟
ـ خیر؛ ما باید آرامآرام به سمتی برویم که مردم خود در این حوزه ورود کنند. در جامعه آمریکا شهروندان، نرمافزار فیلتر میخرند و در خانه استفاده میکنند. در آنجا تعریف دارد که کودک چه سایتهایی را باید ببیند یا مجاز به دیدن آن نیست. ما همیشه از نگاه منفی به مسائل نگاه میکنیم. فیلترینگ نیست؛ بلکه پالایش محتوای فضای مجازی است.
¢ دولت کنونی را چگونه میبینید؟
ـ معتقدم دولت کنونی، آرامش را در کشور برقرار کرده است. دعواها کمتر شده، فضا از حالت شلوغ سیاسی خارج شده است. این دولت، گامهای خوبی در جهت تعامل با مجلس و دیگر قوا برمیدارد؛ اما در زمینهی اقتصادی هنوز از دولت کار جدی دیده نشده است. دولت خیلی منتظر فرجام برجام است. راه نجات همان دستور مقام معظم رهبری، اقتصاد مقاومتی است. این طرحی است که همه بزرگان نظام در تایید آن مشارکت داشتند. باید اجرا شود، چرا اقتصاد مقاومتی اجرا نمیشود؟ باید ژئواستراتژی آمریکا که حذف اسلام است و ایران پرچمدار مبارزه، جدی گرفته شود. این یک توهم نیست. اگر اینگونه باشد؛ تمام کشورهایی که با آمریکا رابطه دارند باید وضع خوبی داشته باشند. واقعا جمهوری اسلامی، حکومت مقاوم و زیرکی است. همه دولتها هم زحمت کشیدهاند. اگر چنین نبود جمهوری اسلامی در برابر دنیا نمیایستاد و به توسعه مجازی منجر نمیشد. در حال حاضر مرزهای مجازی ایران بسیار فراتر از مرزهای واقعی هستند.
البته در مورد سیاست خارجی، دولت درحال تلاش است؛ اما موفقیتهای بالایی به دست نیاورده است. انتظار از دولت تلاش بیشتر است تا مردم ایران به جایگاه واقعی خود برسند. وقتی گفته میشود اگر مردم پاسپورت خود را نشان میدهند؛ مورد تکریم قرار بگیرند، واقعاً چنین شود. باید همه کمک کنیم. من خود را در طرف مقابل دولت نمیبینم. قبلاً به دولت گذشته نقد میشد که نتوانسته به مردم ایران عزت بدهد؛ اما این دولت با کشورها ارتباط دارد؛ پس چرا عزت مردم اتفاق نیفتاده است. اصل مشکل این است که آمریکا، جمهوری اسلامی را نمیخواهد. باید این را درک کنیم. اگر آمریکا روزی لبخند میزند به معنای پذیرش ما نیست، به معنای این است که منافعش بیشتر حاصل شود. این دولت که دارد با دنیا همکاری میکند؛ پس چرا عربستان چنین رفتاری دارد؟ چرا آمریکا دهنکجی میکند؟ وقتی دشمنی را توهم تعریف میکنیم؛ از توهم خارج شدیم، مشکل حل شد؟ آمریکا ما را تکریم کرد؟ ما باید توان خود را به کار بگیریم. باید بپذیریم ایران کشوری است که بازار مصرف بزرگی دارد؛ خودش میتواند تولیدات خود را مصرف کند. الان چین چه میکند؛ بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده در جهان است. دنیا چین را تعطیل کند؛ اقتصادش اداره میشود. ایران به اندازه چند کشور اروپایی است. ما نباید خود را با هلند و غیره مقایسه کنیم که نقطهای در کره زمین هستند.
¢ آقای سیاهکالی! نفت الان چه قیمتی دارد؟
ـ هیچ. پولی که دست ما را بگیرد؛ 9 تا 10 دلاراست.
¢ پس این نفت که حتی اکنون هزینه استخراجش از فروشش بیشتر است؛ در اجرای برنامههای اقتصادی دولت موثر است؟
ـ چرا دولت فکر میکند که کشور باید با نفت اداره شود؟
¢ حرفهای شما بوی شعار میدهد؛ کشوری که یک قرن است با نفت اداره میشود؛ میتواند در مدت کوتاه معجزه کند؟
ـ خیر؛ اینطور نیست؛ من متخصص هستم. چرا به جای صادرات نفت، برق را جایگزین نمیکنیم. نفت را استخراج میکنیم و به اروپا و آمریکا میدهیم؛ تبدیل به اسلحه میشود؛ میریزد بر سر مسلمانان. اما ما اگر برق را به عراق، پاکستان، ترکیه و افغانستان بدهیم؛ هم امنیت افزایش مییابد و هم وابستگی کشورهای همسایه به ایران بیشتر شده است. صنعت برق در ایران خودکفاست و اشتغالزایی هم میشود. میزان خسارت برق نسبت به گاز بسیار اندک است.
¢ حتماً مطلع هستید که دولت گذشته بدهی سنگینی برای دولت روحانی به ارث گذاشته است؟
ـ همیشه هر دولتی برای دولت بعدی، بدهی باقی میگذارد. مدیر موفق کسی است که بدهی داشته باشد. مدیری که برابر بودجه کار کند؛ موفق نیست. درحال حاضر برخی از استانها، بخشی از بودجه خود را به خزانه برمیگردانند. مگر میشود براساس بودجه برنامهریزی کرد، این چه تفکری است؟! منطق مدیریت میگوید باید بدهکار باشیم.
¢ ارزیابی شما از گفتهی توکلی، نماینده اصولگرای مجلس چیست که معتقد است فساد در ایران نهادینه شده است؟
ـ من قبول ندارم که فساد در کشور نهادینه شده است؛ چون جناحهای سیاسی مراقب یکدیگر هستند. این پروندههای فسادی که علنی میشود به خاطر شفافیت در کشور است؛ البته من اعتقاد ندارم که چنین اخباری رسانهای شود؛ چون باعث التهاب در کشور میشود. تنها باید برخورد قضایی شود. در دنیا این همه خبر منفی است و اعلام نمیکنند؛ چون بر اقتصاد و روان جامعه تاثیر دارد.
¢ فرض بر این میگیریم که افکار عمومی در جریان پروندههای فساد قرار نگیرند؛ آیا میتوان صورت مساله را پاک کرد؟
ـ باید قوانین محکم باشد. قوهی اجرایی هم محکم قدم بردارد. تا زمانی که امور بر بستر فناوری اطلاعات قرار نگیرد؛ آنلاین نمیتوانیم بفهمیم که مدیر توانمند و سالم است یا خیر. اگر پول الکترونیکی شود، فساد کمتر میشود؛ چون رقم جابجا شده دیده میشود و اگر با کیسه جابجا شود که دیده نشود. چرا دولت الکترونیک اجرا نمیشود؟ باید موضوعها را از بن حل کرد. تا زمانی که در کشور تاریکخانهها وجود دارد؛ نمیتوان شقالقمر کرد.
¢ البته نهادهایی در کشور نظارت نمیشوند؛ فکر نمیکنید در تولید فساد میتواند نقش داشته باشد؟ در مجلس نهم طرح نظارت بر این نهادها ارائه شد؛ اما شورای نگهبان آن را مغایر دانست و رد کرد.
ـ در سیستمهای تحت نظر رهبری هم نظارت وجود دارد؛ اما بازرسی عمومی وجود ندارد. شما فکر میکنید که در دولت آمریکا بخشهای سرّی آمار میدهند؟
¢ آقای سیاهکالی! نظارت قوه مقننه بر نهادهای خاص، عمومی است؟ ما در ایران زندگی میکنیم.
ـ ما که خارج از دنیا عمل نمیکنیم. هر کشوری یکسری کارهای ویژه دارد. اینها، حرفهای پوپولیستی است.
¢ مجلس نهم را چطور ارزیابی میکنید؟ گفته میشود یک مجلس سیاستزده بوده است.
ـ مجلس نهم مثل بقیه مجلسها هم نقاط ضعف دارد، هم نقاط قوت. اگر مجلس نهم سیاستزده است؛ پس مجلس ششم را چه باید بگوییم؟
¢ سوال را با سوال پاسخ میدهید؟
ـ وکیل باید مراقب باشد؛ سرش کلاه نرود که اگر چنین شود؛ سر ملت هم کلاه گذاشته میشود. شاید مجلس سوال اشتباه کند؛ اما پاسخدهنده باید پاسخ مناسبی بدهد.
¢ هر ثانیه وقت مجلس، برای کشور هزینه میلیاردی دارد؛ این را باهنر نائب رئیس مجلس گفته بود.
ـ بله؛ صحبتی که من کردم برای افراد عادی بود و وکلای مجلس باید از دولت، سوال های دقیق و کارشناسی و پخته کنند.
¢ شما در حال حاضر به عنوان کاندیدا شناخته میشوید، نظر شما در مورد پول کثیف در انتخابات چیست؟
ـ چون در صداوسیما مشغول به کار بودم و از پشت صحنهها آگاه هستم، انتخابات را واقعاً خیلی از موارد پاک ندیدم. گاهی اوقات حرکات ناشایست صورت میگیرد و در این مدت که در قزوین بودم، بحثهایی که در دفتر من شد که خیلی بد و تعجبآور است. فردی خود را در جامعه عرضه میکند؛ مردم او را تایید یا رد میکنند. من همیشه از صحنه انتخابات دوری میکردم؛ چون میدیدم که اتفاقاتی میافتد.
روزنامه ولایت 17 بهمن 94
http://www.velaiatnews.com/?type=dynamic&lang=1&id=32789 قسمت اول مصاحبه
http://www.velaiatnews.com/?type=dynamic&lang=1&id=32789 قسمت دوم مصاحبه